...
سلام عزیز دل مامان.ما دیروز برگشتیم خونه.حسابی این چند روز خوش گذشت بخصوص به تو.مداوم در حال دست زدن و تکون دادن خودت بودی شبا هم که طرفای ٣:٣٠ میخوابیدی صبحا هم وقتی بیدار میشدی تا یه کلام بات حرف میزدیم شروع میکردی تکون دادن خودت .قربونت برم.علاقه خیلی خاصی هم که به خاله طیبه داشتی ولی روز عروسیش نشناختیشو نرفتی بغلش.تو سالن هم که تو بغل من بودی مدام خودتو تکون میدادی و دستاتو میچرخوندی
دیشبم که طبق روال چند شب قبل تلاشم واسه خوابوندنت طرفای٤ به ثمر نشست و الانم که ١١:٤٥ هنوز خوابی جوجوی من.منم که گیج خوابم هنوز.
از هم دوستان بابت تبریکاتشون ممنونم.ایشالا روزی عزیزاشون
اینم رومینا گلی تو عروسی خاله
فعلا فقط همینو دارم بقیه ش که به دستم رسید میزارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی